UNTITLED
يادداشت هاي يك پرسه زن
۱۳۹۰ اردیبهشت ۶, سهشنبه
وقتي بهار شب آمد
سال نو شد
نیم شب
صاحب خانه در خواب بود
شهر خاموش
نه دهلی
نه سرنا و نی ای
زمستان خمیازه آخر را کشید
ماهی قرمز،بی حوصله در تُنگِ تَنگ جستی زد
بهار از تیغه حیات سُرید
هیچکس منتظر ش نبود
هیچکس
بهار پشت در مانده بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر