يادداشت هاي يك پرسه زن
پرندهایی از شاخه پرید
شاخهی لخت پاییزی
آسمان چهره درهم کشیده
نالهایی برآورد
عابری خسته پلکانی چند پیمود
و میانه راه
به دیواری تکیه داد
و من در آرامش
در خیال تو
شعری برای باران نوشتم
23/11/1382
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر