يكي از نويسندگان غربي در مقايسه زندگي غاز ها و عقابها نكات جالبي را
اشاره كرده است او ميگويد :
ادم ها دو دسته هستند غاز ها و عقاب ها . هرگز نباید عقاب ها رو به مدرسه
غازها فرستاد و نباید افکار دست و پا گیر غازها فکر عقاب ها رو مشغول کنه
. کسی که مثل غاز هست و تعلیم داده شده نمی تونه درست پرواز کنه و به خار
و خاشاک گیر می کنه که مانع پروازش می شه . ولی عقاب رسالتش اوج گرفتنه .
عقابی که مثل غاز رفتار می کنه از ذات خودش فرار می کنه .
* غازها همه مثل هم فکر می کنند و همیشه هم ادعا می کنند که درست فکر می
کنند . افکارشون کپی شده هست و اصلا خلاقیت نداره . اکثر مواقع هم همگی
با هم به نتایج یکسان می رسند چون دقیقا مثل هم فکر می کنند .
عقاب ها می دونند زمانی که همه مثل هم فکر می کنند در واقع اصلا کسی فکر نمی کنه .
* غازها همیشه می دونند غاز دیگه چطوری زندگی کنه بهتره ! هر کسی جای کس
دیگه تصمیم می گیره . برای همین اکثر یا دیر به بلوغ (فکری – جنسی –
احساسی) می رسن و یا اصلا بالغ نمی شن .
عقاب ها به خلاقیت ذهن هر کس اعتقاد دارن و در زندگی ماهیگیری به فرد یاد
می دن و نه ماهی . در محله عقاب ها هر کسی جای خودش باید فکر کنه و کسی
مسئولیت زندگی کس دیگه رو به عهده نمی گیره .
* غازها حریم شخصی ندارند و بارها و بارها وارد حریم خصوصی عقاب ها می شن
چون حرمت ندارند .
عقاب ها به حریم شخصی هر فردی احترام می زارن و قاطعانه به افرادی که
وارد حریم خصوصی اونها می شن تذکر می دن
* غازها باید همه رو راضی نگه دارند و تمام تلاششون رو در روابط می کنند
که همه انسان ها ، تک به تک از اونها راضی باشند . به جای انجام وظایف و
رسالت خودشون ، رضایت همه اطرافیان رو با هر زحمتی شده به دست می یارن
چون اگر به دست نیارن احساس خلا می کنند .
عقاب ها می دونند که به دست اوردن رضایت همه افراد امکان نداره و نیمی از
مردم همیشه با نیمی از افکار اونها مخالفند و این وظیفه یک عقاب نیست که
مخالفانش رو راضی نگه داره.
۱ نظر:
سلام
نوشتههای زیبایتان را همیشه می خوانم "نامه های بچهها به خدا " زیبا بود.
من نامههای بچه های ایرانی در وبلاگم گذاشتهام و پست شمارا نیز با لینکش وقت کردید سری بزنید.
البته در نشانی aftabaftabi.blogfa.com
کاملتر است.
ارسال یک نظر