مهران مدیری و سریال مرد هزار چهره سوژه نوروزی وبلاگستان شده است.وقتی جمع مهران مدیری،پیمان قاسم خانی و سروش صحت در کنار هم باشند؛ می توان این انتظار را داشت که حاصل کار چیز در خوری باشد مرد هزار چهره به نظر هزار چهره مردمان این سرزمین است
قرار گرفتن در قالب تیپ های مختلف جامعه این امکان را برای سریال به وجود آورده است تا چشم اندازی اگر چه طنز از آنچه در اطرافمان می گذرد را به نمایش بگذارد. امتحان پس داده ای که به دلیل تعدد و تنوع فضاها از حالت کسالت و یکنواختی که مجموعه سریال های نود شبی آپارتمانی دارد دور می سازد. اینکه رفتن در قالب های مخلتف و سرک کشیدن به لایه های مختلف جامعه هم در بالابردن جذابیت این مجموعه باید بسیار موثر دانست
در مورد هر قسمت سریال می توان به صورت مستقل بحث کرد؛ آنچه من به آن میپردازم مربوط به قسمت های است که دنیای روشنفکری ، پاتوق های فرهنگی و... را به تصویر می کشد.این زمینه از چند منظر می توان به سریال نگاه کرد.
نوعی نقد فضاهای روشنفکرمابی ،نشان دادن پوچی،حماقت و انتزاعی بودن آدم ها و به قول سپهر جندلقی اتمسفر آن.
از طرف دیگر این روزها جریانی به راه افتاده به درست یا به غلط سعی دارد تا همه فضای روشنفکری و اندیشه را به نوعی مورد نقد و تمسخر قرار دهد روشنفکری هم مانند فوتبال و برنامه انتقادی نود چون به ساحت سیاست خدشه وارد نمی کند، سوژه خوبی برای تخریب و نظرسازی شده است. اندیشه ورزی ما اینقدر لاغر هست که تاب این تند باد ها را ندارد و این باد مخالف شاید اندوخته اندک را هم در معرض خطر قرار دهد درهرحال این هر دو صورت را می توان دید.این نگاه شاید به مذاق گالری روها،سینما تکی ها، دوستان رستوران گیاهی خانه هنرمندان و بحث های پست استراکچرالیستی دوستان خوش نیاید ازسوی دیگر برخی هم با اشاره به همین نشانه ها همه جریان روشنفکری را به این نشانه ها تقلیل داده و همه مباحث روشنفکری از بنیان به نقد می کشند... ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر